دستگاه فیکو

اصول قسمت های تشکیل دهنده فیکو
قلب کلیه دستگاه های فیکو از سه جزء تشکیل شده است:  جریان مایع  (irrigation)، آسپیراسیون، اولتراسوند.
اولتراسوند
مکانیسم ایجاد کننده اولتراسوند در هندپیس فیکو سبب می شود که نوک متصل به آن با سرعت به سمت جلو و عقب نوسان کند. طول ضربه طبق تعریف فاصله ای است کـه نـوک در جهـت طـولـی با حداکثر توان طی مـی‌کنـد. طـول ضـربه در دستگاه های مختلف مـتـفــاوت اســت و بــه طـور طبیعـی از۷۵/۳- ۵/۱ میلی اینچ متغیر است. همه دستگاه های فیکو قابلیت تغییر توان را دارند که به صورت درصد بیان می‌‌شود. اگر توان با درصد معینی کاهش یابد، طول ضربه نیز کاهش می یابد. اگر چه در حالت ایده آل نباید طول ضربه یک دستگاه معین تغییر کند، ممکن است با برخورد نوک فیکو با موادی با چگالی مختلف مانند هسته سخت یا قشر نرم ، تغییرات کوچکی ثبت شود. در برخی از دسـتـگـاه هـا یـک فـیـدبـک از هـنـدپیس گرفته می‌شود  تا طول ضربه معینی را حفظ کند. برای مثال، سیستم با افزایش جریان، ولتاژ یا فرکانس، طول ضربه را حفظ می کند.
فـرکـانـس یـک دسـتـگـاه خـاص ثـابـت است. هندپیس هایی که فرکانس بالاتر دارند معمولا کـاراتـر هـسـتـنـد. امـا، در فرکانس بالاتر گرمای ایجاد شده نیز بالاتر است. اگر چه هندپیسی با فرکانس پائین تر ایمن تر است، هزینه این ایمنی پائین آمدن سطح کارایی است. فرکانس اغلب کریستال های استفاده شده در فیکو از ۲۷ کیلوهرتز تا ۶۰ کیلوهرتز متغیر است. فرکانس ۴۰ کیلوهرتز مصالحه خوبی بین این دو پارامتر است و از این رو فرکانسی است که توسط اغلب تولید کننده ها مورد استفاده قرار می گیرد.دو نوع هندپیس قادر به ایجاد نوسان نوک برای تشکیل ذرات ریز پایدار لنز هستند: اکثریت هندپیس ها از کریستال های پیزوالکتریک ساخته می شوند و بقیه از مواد مـگـنـتــواسـتــریـکـتـیــو.پـیــزوالـکـتــریـک بـه خـاصیـت کـریستـال هـای سـرامیکـی یـا سـایـر کریستال‌هایی اشاره می‌کند که با اعمال نیروی الکتریکی به آن ها منبسط و منقبض مـی‌شـونـد. ایـن کـیـفیت بر پایه ساختار مولکولی ماده است. این کریستال ها به طور مـعـکـوس تـحـت تـاثـیـر دمـا قـرار مـی‌گـیـرنـد. نقطه ای که در آن کریستال مشخصات پیزوالکتریک خود را از دست می دهد، نقطه کوری نامیده می شود. هنگامی که دمای کریستال از دمای کوری آن بالاتر رود، خاصیت خود را از دست می دهد و برای حصول به کیفیت بالای خود مجددا باید پلاریزه شود.هندپیس های مگنتواستریکتیو دارای مواد فریت هستند که اگر در میدان مغناطیسی قرار بگیرند کوتاه و بلند می شوند. اندازه ایـن اثـر تـغـیـیـر طـول  با افزایش دما کاهش می یابد. به علت هیسترزیس مکانیکی و مغناطیسی و جریان های گردابی در هسته ترانسدیوسر، گرما تولید می شود. کارایی این نوع هندپیس ها کمتر از ۵۰ درصد است.کریستال ها یا مواد مگنتواستریکتیو محکم به داخل هندپیس چسبانده می شوند. هندپیس های فیکو طوری طراحی می شوند که تحمل انجام اتوکلاوهای زیاد را داشته باشند. یکی از خرابی های هندپیس مربوط به موقعی است که آب بندی هندپیس در اثر اتوکلاوهای مکرر به خطر می افتد.

نوک های فیکو (phaco tips)
نوک های فیکو در زوایا و شکل های گوناگون وجود دارند. انتخاب نوک مناسب به نوع تکنیک برداشت لنز بستگی دارد. نوک فیکو مانند قلم تراش ماده لنز را می تراشد و آسـپـیـره مـی کـنـد. سطح اریب انتهای نوک استاندارد از ۰ تا ۶۰ درجه تغییر می کند. نوک‌های پیچیده تر می توانند زوایای ترکیبی داشته باشند. شکل انتهای نوک می تواند گـرد، بـیـضـوی، مـنـحـنی یا ذوذنقه ای باشد. در قسمت داخلی نوک فرورفتگی ها و نقش‌هایی ایجاد شده اند تا برای جلوگیری از سوختگی قرنیه ای، جریان مایع و در نتیجه خنک کردن را افزایش دهند.
مکانیسم برداشتن هسته توسط نوک فیکو
بحث های زیادی  پیرامون  مکانیزم واقعی برداشته شدن ماده هسته ای توسط نوک فـیـکـو وجـود دارد. تـئـوری‌هـای مـطـرح عـبـارتند از : تئوری مکانیکی، تئوری انرژی اولتراسونیک و میکروکاویتاسیون. تئوری مکانیکی پیشنهاد می کند که ماده هسته ای که تراشیده می شود، توسط نوک نوسان کننده دور می شود. تئوری دوم ، جدا شدن هسته تـوسـط فـیـکـو را بـه صـورت تـابـعـی از انـرژی اولـتـراسـونـیـک مـرتـبط می کند. تئوری مـیـکـروکـاویـتـاسـیـون تـا حـدودی مـکـانـیـسـم عملکرد نوک فیکو را توضیح می دهد. کاویتاسیون، شکل گیری حباب ها در محلول است. مثال متداولی از این پدیده، زمانی است که پیستون یک سرنگ غوطه ور در آب به سرعت به سمت عقب کشیده شود. هنگامی که محلول تحت وکیوم است، حباب های ریز تشکیل می شوند و  هنگامی که فشار در سرنگ بالانس می شود این حباب ها فرو می ریزند. وقتی انتهای نوک در قسمت جلو با فرکانس طبیعی خود  به جلو و عقب نوسان می کند، هنگام عقب برگشتن نوک از وضعیت اصلی خود (با فاصله ای که توسط طول ضربه و توان تنظیم شده، تعیین مـی شـود) حـبـاب هـای مـیـکروکاویتاسیون تشکیل می‌شوند.  برداشتن کاتاراکت به واسطه فروریختن این حباب ها که سبب ایجاد یک ریزانفجار در همان محل می شود، رخ می دهد. طراحی نوک باید به گونه ای باشد که مقدار کاویتاسیون اطراف نوک را به حـداکثـر بـرساند. هر چه مساحت سطح مقطع بـیـشـتــر بــاشــد، خــواص کــاویـتـاسیـون افـزایـش می‌یابد.

 ‌سیستم آسپیراسیون
دو عامل سبب می شوند که مواد درون اتاق قـــدامـــی چــشـــم خـــارج شـــونــد:  نــرخ جــریــان آسپیراسیون  (AFR)  یا وکیوم.  هر دو عامل به مـــیـــــزان زیـــــادی تـــــابــعــــی از پــمــــپ ســیــســتــــم امولسیفیکاسیون هستند که این پمپ یا از نوع پـریـسـتـالـتـیـک است یا از نوع انتقال وکیوم. در پمپ‌های نوع انتقال وکیوم که مثال های متداول آن پـمـپ هـای ونـچوری و دیافراگمی هستند، نرخ جریان آسپیراسیون و وکیوم مستقیما به هم ارتباط دارند و نمی توانند از هم جدا باشند. اما در پـمـپ هـای پـریـسـتـالـتـیـک این دو ورودی های مــســتــقــــل هــســتــنــــد. از ایـــن رو نـــرخ جـــریـــان آسپیراسیون در قسمت پمپ های پریستالتیک بررسی می شود.
وکیوم نیروی مکشی است که توسط پمپ در نــوک ایـجــاد مــی شــود. وکیـوم بـرای در تقـابـل نگهداشتن تکه های هسته ای با نوک فیکو عمل می کند تا تشکیل ذرات ریز را راحت تر سازد. وقـتی وکیوم اتفاق می افتد فشار منفی در لوله مواد ریز شده را به خارج از اتاق قدامی می مکد. در یـک پـمـپ پـریـسـتـالـتـیـک (شـکـل ۶)، وکـیوم درست قبل از سر پمپ اندازه گیری می شود. اغلب این نوع سیستم ها دارای ترانسدیوسری هستند که مستقیما فشار را در لاین سیال اندازه می گیرد. یکی از کمپانی ها در دستگاه خود از تـکـنـیک حسگر وکیوم غیر تماسی برای حس کردن میزان جابجایی لوله استفاده کرده و آن را به سطح وکیوم تعبیر می کند.
در نـوع انـتقال وکیوم این وسایل (شکل ۷)، وکیوم در کاست (محل جمع آوری مواد کنده شده از چشم) اندازه گیری می شود. حد نهایی وکـیـوم، حـداکـثـر مـحـدوده ای را کـه تـا آن حد مـی‌تـوان وکـیـوم ایـجـاد کـرد مشخص می کند.  وکیوم واقعی در واقع وکیوم ایجاد شده در  خط آسپیراسیون در یک زمان معین است. این وکیوم به نوع ماده ای که کنده می شود و به حدی که در آن حد نوک مسدود می‌شود بستگی دارد. زمانی که وکیوم در خط نگهدارنده ذرات به حد نهایی وکیوم می رسد ایجاد وکیوم متوقف می شود ( یا پمپ از چرخیدن باز می ایستد یا سیستم venting راه مـی افتـد.) بـرخـی سیستـم هـا صـدایـی برای انسداد ایجاد می کنند که به کاربر اعلام می کند وکیوم در حد نهایی خود است.

گزینه های انتخابی پمپ
پمپ های پریستالتیک
این پمپ ها دارای غلطک هایی هستند که لوله بر روی آن ها قرار می گیرد و در جای خود قفل می شود. وقتی که غلطک های پمپ به آرامی روی لوله می غلطند امواج فشاری تولید می کنند که مقدار مایع معینی را به سمت دور از هندپیس هل می دهند. این امر یک فشار منفی را در لوله آسپیراتور ایجاد می کند که بسته به سطح فشار مـنـفــی مــایــع را بــه خــارج از چـشــم مــی کشـد. پـمـپ‌هـای پـریـسـتـالـتـیـک مـعـمـولا ۶-۴ غلطک دارنـد. نـرخ جـریـان آسـپیراسیون(AFR)، نرخی اســت کــه در آن نــرخ، مـایـع و ذرات ریـز شـده هسته‌ای به هنگامی که نوک فیکو غیر مسدود است از چشم  برداشته می شوند. AFR بر حسب واحــد cc/min انــدازه گـیــری مـی شـود. در یـک سـیـسـتـم پـریـسـتـالـتـیـک وقـتـی کـه AFR افـزایش مـی‌یـابـد، پـمـپ سـریـع تر می چرخد. وکیوم و آسپیراسیون اجزای مجزای سیستم پریستالتیک هـسـتـنـد و دسـت در دسـت هـم کـار مـی کـنـنـد. آسپیراسیون مایع داخل اتاق و ساختارها را به نوک می کشد و وقتی که این مواد به طور جزئی یا به طور کامل سبب انسداد نوک می شوند، وکیوم ایجاد می‌شود و منجر به کشیده شدن این ذرات به داخل لوله آسپیراسیون می شوند. پمپ scroll بسیار مشابه پمپ پریستالتیک عمل می کند. در این نوع پمپ به جای اینکه غلطک ها بر روی لوله بغلطند مستقیما در تماس با مایع می غلطند. در هر چرخش مقداری از مایع برداشته شده و به ایجاد مقداری وکیوم منجر می شود.
وسایل انتقال وکیوم (VTD)
این ابزار در جایی درون سیستم وکیوم ایجاد مـی کننـد و بـه جای دیگر درون سیستم لوله‌ها انتقال می دهند. مثال هایی از چنین سیستم های پمپی عبارتند از: سیستم ونچوری، پمپ‌های دیافراگمی و پره ای. تفاوت بین وسایل انتقال خلاء و پمپ های پریستالتیک در ارتباط مستقیم با حرکت مایع در سیستم سیالاتی است. هنگامی که پمپ پریستالتیک می چرخد مقدار معینی از مایع حرکت می کند. با VTD،  وسیله تولید کننده خلاء ، خلائی را ایجاد می کند که به نوبه خود مایع را در سیستم سیالاتی حرکت می دهد. فشار جریان مایع سبب می شود که مایع به سمت ناحیه ای با فشار کم (که در کاست ایجاد شده و به لوله آسپیراسیون منعکس شده است) جریان یابد.  ‌در صورت وجود اختلاف فشار، جریان وجود دارد. این جریان فقط به وسیله اختلاف وکیوم کنترل می شود و نمی تواند مستقیما تغییر کند. این نوع سیستم ها معمولا کاست سختی دارند که مایع درون آن جمع می شود. وقتی که کاست پر می شود، به واسطه حجم هوای کمتر در کاست، دینامیک مایع به آهستگی تغییر می کند. هنگامی که کاست پر است، آسپیراسیون متوقف می شود مگر اینکه مواد زائد منتقل یا خالی شوند. در یک سیستم انتقال خلاء، تنظیمات ASP روی پانل دستگاه با فشار آسپیراسیون بر حسب mmHg روی قسمت انتقال مطابقت دارد.

جنبه های بالینی
برای استفاده بهینه از پمپ ها درک برخی جنبه های مهم آن ها لازم است. این جنبه ها به شرح زیر ند:
زمان اوج (Rise time)
زمان اوج مدت زمانی است که طول می کشد سیستم با رخداد انسداد به حد نهایی وکیـوم تنظیم شده برسد. زمان اوج در سیستم های انتقال وکیوم کمتر از زمان اوج پمـپ‌هـای پـریستـالتیـک اسـت، زیـرا بـه طـور کلـی این نوع سیستم ها مستقل از مواد مسدودکننده و محدوده ای هستند که انسداد رخ می دهد. زمان اوج در سیستم های پریستالتیک  به طور معکوس با AFR متناسب است. هر تولید کننده الگوریتم خاصی برای کنترل زمان اوج پمپ خود دارد. مهم است به این نکته توجه کنیم که هر چه زمان اوج کوتاه تر باشد اتفاقات اتاق قدامی سریع تر رخ می دهند.
برای مثال، زمان های اوج مد فیکو در یک سیستم پریستالتیک در cc/min  ۲۵و با محدوده خلاء mmHg 80 در حدود ۱-۲۵/۰‌ ثانیه است. در یک سیستم انتقال خلاء این زمان می تواند کمتر از s 1/0 شود. زمان عکس العمل انسان معمولا در حدود  ms200 است. از این رو بدیهی است که جراح مبتدی از نرخ فلوی بالایcc/min 25  که همواره با زمان های اوج کوتاه همراه است، استفاده نکند.

قابلیت نگهداری (Holdability)
این قابلیت، توانایی فیکو در نگهداشتن مواد مسدود کننده نوک آن است. این پارامتر تابعی از وکیوم است و بنابراین وابسته به حد نهایی وکیوم است که از پیش تعیین شده است.
قابلیت پیروی (Followability)
این قابلیت، تمایل ساختارهای درون اتاق قدامی برای حرکت به سمت نوک فیکو است. هنگامی که AFR بالاست جابجایی سریع مایع از چشم وجود دارد. این امر منجر به آن می شود که ساختارهای اتاق قدامی مثل عنبیه تمایل به حرکت به سمت نوک فیکو را داشته باشند. از این رو استفاده از AFR کم توسط نوک فیکو در حالات مردمک کوچک یا وضعیت هایی که عنبیه قبلا به علت مشکل تصادفی عنبیه/ مردمک شل است، مهم هستند.
سیستم جریان مایع
ایریگاسیون یا جریان مایع،  فشار داخل چشمی را حفظ می کند، به برداشتن ذرات لنز از چشم کمک می کند و هندپیس را خنک می کند. جریان مایع از طریق یک بطری که در ارتفاع مناسب نگه‌داشته شده است تامین می شود.  تحت شرایط نرمال بطری  ۶۵cm بالای سطح چشم بیمار نگه‌داشته می شود (که در این صورت فشار ایجاد شده  mmHg 5/47 است. ) هنگامی که بطری در چنین ارتفاعی نگه‌داشته می شود ، مایع متناسب با نرخی که اتاق قدامی را ترک می کند به داخل اتاق قدامی جریان می یابد. این مسئله بواسطه وکیوم، AFR و نشتی مایع از شکاف های اصلی و جانبی می تواند رخ دهد. هر چه ارتفاع بطری بیشتر باشد، اتاق قدامی چشم عمیق تر خواهد شد. آناتومی طبیعی چشم نیز باید لحاظ شود زیرا چشم کوتاه نیاز به عمق کم و چشم بلند نیاز به عمق بیشتر دارد. الـبـتـــه شـــرایـــط بـــرخــی بـیـمــاران، مــانـنــد بـیـمــارانــی بــا اکـسـفــولاسـیــون کــاذب ( pseudo  exfoliation) که افزایش فشار ایجاد شده در اتاق قدامی، ناشی از بالا بردن بیش از اندازه بطری تزریق، برایشان مضر است نیز باید در نظر گرفته شود.

اسلیو  (sleeve) یا غلاف نوک فیکو
اسلیو یا غلاف نوک از لوازم جانبی نوک فیکوست که برای عایق کردن جراحت و فراهم  کردن مسیری برای  جریان مایع طراحی می شوند. این عایق کاری سیالاتی مکانیزم ایمن مهمی برای ممانعت از ایجاد گرمای اضافی در ناحیه جراحت است. وقتی جراح برای حذف آستیگماتیسم ناشی از عمل جراحی، سایزهای برش را کوچک و کوچکتر می کند، عایق‌کاری با اسلیوهای طراحی شده معمولی مشکل می شود، زیرا برش‌های باریک تر،  اصطکاک بیشتر بین اسلیو و نـوک فیکـو را بـه همـراه دارنـد. اسلیوهایی با طــــراحــــی جـــدیـــد مـحـکـــم‌تـــر و هـسـتـنـــد و بـــا ویژگی‌های خاص دیگری از جمله شکل راه راه (ribbing) یـا به صورت تار و پودی  (texturing) طراحی می شوند. این ویژگی ها اجازه جریان مناسب مایع را می دهند، حتی اگر تماس نزدیک بین نوک فیکو و شکاف حفظ شود.
سیالات پایه
تعادل سیالاتی بین جریان مایع، آسپیراسیون، وکیوم و تهویه می تواند فشاردهی کره چشم را حفظ کند.  وقتی بالانس سیالاتی بهینه نیست، در اتاق قدامی چشم توربولانس رخ می دهد. مسئله حفظ حجم اتاق قدامی در سراسر عمل جراحی، دارای اهمیت اساسی است. پیش نیاز لازم برای این اتفاق، تعادل ورودی و خروجی مایع است. فروریزش مکرر اتاق قدامی و لرزش عنبیه در طول برداشتن هسته، نشان دهنده عدم تعادل بین وکیوم و جریان مایع  است. از آنجا که تـزریـق جـریان مایع با استفاده از قانون گرانش انجام می شود، نگهداشتن بطری در یک ارتفاع مـنــاســب cm( 65 بــالای چـشــم بـیـمــار ) اجـازه می‌دهد تا جریان خارج شده در بیشتر مراحل فیکو تقریبا بلافاصله جبران شود.
یک حالت بحرانی که می تواند باعث بروز مـقـداری فـروریـزش اتـاق قـدامـی شـود، زمـانـی اسـت که در هنگام جدا کردن هسته، شکست انسداد وجود داشته باشد. افزایش وکیوم در این زمان در  خط آسپیراسیون منجر به کشیده شدن سریع مایع به خارج از چشم می شود ( که surge نــامـیــده مــی شـود) کـه زمـیـنـه را بـرای مـقـداری فروریزش اتاق قدامی فراهم می سازد. از این رو یک سیستم  venting به هر دستگاه فیکو اضافه مـی شـود. ایـن سیستـم اجـازه مـی دهد تا سطح وکیـوم بـا هـوا یـا مـایـع داخل لاین آسپیراسیون متعـادل شـونـد. همچنیـن venting زمـانـی اتفـاق می‌افتد که جراح پدال پایی را از یک وضعیت آسـپـیـراسـیـون رهـا کند. در این وضعیت، عمل venting خـلاء بـاقـیـمـانـده را به فشار اتمسفری می‌آورد.
در سـیـسـتــم هــای فـیـکـو venting تـوسـط دو مکانیزم حاصل می شود: venting مایع و venting هوا. venting مایع معمولا یک سولونوئید را باز می کند که اجازه  ورود جریان مایع به داخل لاین آسپیراسیون را بدهد. سیستم های venting هوا خط آسپیراسیون را به صورت لحظه ای به اتمسفر باز می کنند.  فشار کمتر در خط آسپیراسیون، هوا را به داخل این لاین می کشد. از آنجاکه هوا برخلاف مایع می‌تواند متراکم شود، کمپلیانس سیستم venting هوا بیشتر است.
برخی سیستم های فیکو ساختاری microventing در حد نهایی وکیوم دارند. هنگامی که وکیوم به حد خاصی می‌رسد، در حالی که پمپ همچنان روشن است، پالس های venting  microاز بالاتر رفتن وکیوم از این حد ممانعت می کنند. طبیعت غیر قابل تراکم مایع باعث می شود که سیستم های venting مایع کمتر مستعد نوسانات باشند.
اگر venting به طور صحیح انجام نشود امکان رخداد دو خطا وجود دارد: بازگشت (Regurgitation) زمانی رخ می دهد که فشار پالس تهویه از فشار جریان مایع بزرگتر باشد که این پدیده با برگشت ماده آسپیره شده به اتاق قدامی چشم مشاهده می شود. این پدیده زمانی اتفاق می افتد که کاست تخلیه سیستم فیکو یا سطح مرجع در بالای سطح چشم قرار گیرد. در صورت آزاد نشدن همه وکیوم در لاین توسط تهویه که نشانه آن جدا نشدن کامل ماده از نوک است، وکیوم باقی می ماند. این مشاهدات بواسطه کمپلیانس هوا در سیستم های تهویه هوا حساس تر هستند. از آنجاکه تهویه برای هر سیستم ثابت می شود، در صـورت انتخـاب دقیـق ارتفـاع بطـری حـاوی مـایـع، تنظیمـات وکیـوم و تنظیمـات آسپیراسیون، کاربر بیشترین کنترل را روی اتاق قدامی چشم خواهد داشت. انتخاب مناسب تنظیمات به طوری که ماده لنز را بتوان به طور مناسب به نوک کشید و توسط وکیوم نگهداشت، کلید موفقیت بالانس سیالاتی است.
همه سیستم های فیکو مکانیزمی برای از گیر در آوردن ساختارهای اتاق قدامی در صورت بروز اشتباه دارند. این امر با استفاده از یک پدال مایع برگردان  )reflux( که در پدال پایی قرار گرفته است حاصل می شود. در یک سیستم پریستالتیک عمل بازگرداندن با معکوس کردن جهت دوران پمپ اتفاق می افتد.
ایـن کـار کـه جـریان مایع را در لوله آسپیراسیون معکوس می کند، ساختار را رها می‌سازد. در سیستمی با وسیله انتقال خلاء، یک سیستم مکانیکی سبب می شود تا حجمی از مایع آزاد شود.

لوله و نوک هایی با قطر کم
قطر نوک ها و لوله هایی که برای ایجاد شکاف کوچک به کار می روند، تقریبا ۳۳ درصد کوچکتر از نوک های استاندارد mm 1/1 است. این مساله از لحاظ بالینی معنی مهمی دارد. نیروی نگهدارنده ذره در یک وکیوم خاص به میزان وکیوم و سطح مقطع نوک بستگی دارد. بنابراین اگر مساحت سطح مقطع کاهش یابد، برای رسیدن به همان نیرو باید وکیوم افزایش یابد. از این رو به هنگام استفاده از نوک ها و لوله هایی با شکاف کوچک تنظیمات وکیوم را باید افزایش داد. یکی از مزایای استفاده از لوله کوچک این است که هنگامی که انسداد با این لوله کوچک می شکند، حجم کمتری مایع درون لوله جایگزین می شود که در اینصورت  اتاق قدامی چشم کمتر صاف می شود.
سوختگی های قرنیه ای
سوختگی های قرنیه ای زمانی اتفاق می افتند که گرمای ایجاد شده در هنگام عمل جراحی از ظرفیت حرارتی بافت و توانایی های رفع گرمای سیستم های فیکو فراتر رود. بـرای نـمـونه اگر جراح، عمل فیکوامولسیفیکاسیون را با جریان مایع کم ادامه دهد، شکاف به شکل دهان ماهی fishlipped  ایجاد می شود. در واسطه بین سوزن فیکو و اسلیو سیلیکونی در محلی که شکاف زخم در مقابل اسلیـو فشـرده مـی شـود، گـرمـا ایجـاد مـی شود. حرکت جریان ماده آسپیره شده از سطح داخلی نوک فیکو می تواند به میزان زیادی مقدار گرمای تولید شده را کاهش دهد. برداشتن حباب های هوای نزدیک محل شکاف نیز توصیه شده است زیـرا مـایـع مـی تـوانـد بهتـر از هوا هر گرمایی را پراکنده کند. زمان های طولانی در انجام فیکو( بیش از ۱۰ دقیقه) بدون توجه به توان فیکو نیز گــاهــی اوقــات مـنـجــر بــه ســوخـتگـی قـرنیـه‌ای مـی‌شود. علامت “lens milk” شاخص مهمی از جریان نامناسب است. این علامت نشان دهنده این است که جمع شدن مواد ریز شده لنز مایع در اتاق قدامی چشم سبب تیره شدن آن شده است. این علامت به جراح می گوید که فیکو را متوقف کـرده، وضـعـیـت زخـم، AFR و یا ارتفاع بطری حاوی مایع را قبل از پیشرفت بیشتر فیکو بررسی کرده آن ها را اصلاح کند.
تـــولــیـــدکــنـنــدگــان بــرای حــذف مـشـکــلات سـوخـتـگـی هـای قـرنیه ای راه های مختلفی را پیشنهاد کرده اند. ایجاد شیارهای منحنی عمیق در نوک هایی با جریان بسیار کم  (microflow tips) برای ممانعت از انسداد جریان مایع، استفاده از عایق پلی آمید  در نوک فیکو برای پراکنده کردن گرمای ایجاد شده در نوک، اصلاح اسلیو انتهای نوک با تار و پودی کردن اسلیو برای ممانعت از انـسـداد جـریـان مایع یا قرار دادن دنده اسپیرال داخـلـی در اسلیو برای جلوگیری از اصطکاک روش هـای پـیـشـنـهـادی تـوسـط تـولـیـدکنندگان مــخـتـلــف دسـتـگــاه هــای فـیـکــو بــرای کــاهــش سوختگی های قرنیه ای هستند.

Surgical_Hpiece_Product_Banner Picture 00327-12-2012-06-50-562 newmd_suppl_november_a05_fig03 DSC_9675 cirurgia-facoemulsificacio-barcelona-940x360 ۴۷۷_American-optisurgical-repair Alcon_infiniti_vision_system cataract_iol_large_image7

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت