الکتروشوک یا دفیبریلاتور دستگاهی است که تا کنون جان خیلی ها را نجات داده است. این دستگاه با ایجاد شوک قلبی به بیمار، باعث احیای دوباره قلب می شود. وجود دفیبریلاتور در تمامی مراکز درمانی اجبرای می باشد تا در صورت لزوم از آن استفاده شود.
در فیبریلاسیون بطنی امواج الکتروکاردیوگرام (ECG) غیر عادی می باشد و معمولا هیچ گونه ریتمی را از هر نوع که باشد، نشان نمی دهد. در مراحل اولیه فیبریلاسیون بطنی توده نسبتا بزرگی از عضله به طور هم زمان منقبض شده و موجب پیدایش ولتاژهای قوی اما نامنظم در الکتروکاردیو گرام می شود . ولتاژ امواج الکتروکاردیوگرام در آغاز فیبریلاسیون بطنی معمولا حدود نیم میلی ولت است، اما این ولتاژ به سرعت کاهش می یابد . در هنگام فیبریلاسیون بطنی یک جریان الکتریکی بسیار قوی که برای فاصله زمانی کوتاهی از بطن ها عبور داده شود ، می تواند با تحریک ناپذیر کردن تمام عضله قلبی به طور هم زمان ، فیبریلاسیون را متوقف کند . این عمل با عبور دادن یک جریان الکتریکی شدید از راه الکترودهایی که در دو سوی قلب قرار داده شده اند انجام می شود . جریان الکتریکی به درون قسمت اعظم فیبرهای عضلانی بطن ها نفوذ کرده و به این ترتیب عملا تمام قسمت های بطن ها را به طور هم زمان تحریک کرده و موجب تحریک ناپذیر شدن آنها می شود. در این حال تمام پالس ها متوقف و قلب برای ۳ تا ۵ ثانیه در حال توقف باقی می ماند و پس از آن مجددا شروع به ضربان می کند. گره سینوسی دهلیزی به عنوان مرکز مولد ضربان عمل می کند. در هنگام فیبریلاسیون بطنی ، میزان فلوی خون کاهش می یابد و این امر باعث مرگ فرد خواهد شد. اما در حالت فیبریلاسیون دهلیزی ، خطر مرگ کمتر است . برای هر دو حالت دفیبریلاتور DC مفید است و اگر به موقع انجام بگیرد ، موثر خواهد بود .
در الکتروشوک DC ، انرژی از ۵ تا ۴۰۰ ژول از طریق Padel منتقل می شود که میزان انرژی با توجه به وضعیت و پوست بیمار تعیین می شود . ولتاژ مورد نظر بین ۱۰۰۰ تا ۶۰۰۰ ولت تغییر پذیر است و جریان ارسالی از فیبریلاتور نیز از یک تا ۲۰ آمپر تغییر می کند . در هنگام عمل جراحی در حالتی که پالس فیبریلاتور مستقیما به قلب بیمار منتقل می شود و میزان انرژی بین ۵ تا ۵۰ ژول کاهش می یابد . منبع قدرت اکثر الکتروشوک ها باتری است. بنابراین می توانند در خال انتقال در بیمارستان یا آمبولانس مورد استفاده قرار گیرند یا به اتاق عمل منتقل شوند.پالس فیبریلاتور از طریق دو Padel که در ناحیه جناغ (Sternum) و نوک قلب (Apex) بر روی پوست قرار می گیرند به قلب اعمال می شود و در این حالت سوییچ در وضعیت دشارژ خازن است.
دو Padel دارای سطح فلزی با قطر ۸ تا ۱۰ سانتی متر هستند. سوییچ دشارژ معمولا در مواقعی که قلب دچار دفیبریلاسیون می شود ، مورد استفاده قرار می گیرد. از الکتروشوک معمولا در سه حالت استفاده می شود:
۱) دفیبریلاسیون خارجی
۲) دفیبریلاسیون داخلی
۳) مد کاردیوورژن
مد فیبریلاسیون
از این مد در صورتی استفاده می شود که بیمار مشکوک به فیبریلاسیون بطنی باشد . خروجی ECG بر روی حالت دفیبریلاتور سوییچ می شود. در صورتی که موج R موجود باشد از آشکار ساز عبور
می کند و در این حالت اگر پرستار سوییچ اعمال پالس را فشار دهد ، چون موج R در واقع آشکار شده است ( دفیبریلاسیون بطنی ، موج P و کمپلکس QRS به صورت واضح قابل تشخیص نیستند)، لذا وقتی موج QRS آشکار شود به معنی آن است که فیبریلاسیون بطنی رخ نداده است و هیچ گونه فیبریلاسیونی انجام نمی شود. فیبریلاسیون فقط در صورتی رخ می دهد که هم کلید شارژ فشرده شده باشد و هم آشکارساز فیبریلاسیون ، ورودی یک منطقی را برای گیت AND اعمال کند. آشکار ساز فیبریلاسیون فرکانس سیگنال ECG را جستجو می کند و در صورتی که این فرکانس از ۱۵۰HZ (فرکانس طبیعی قلب) بیشتر باشد ، یک ورودی یک منطقی به گیت AND اعمال می کند.
مد کاردیوورژن
از این مد برای حالتی استفاده می شود که یک فیبریلاسیون دهلیزی تشخیص داده شده باشد . در این صورت سیگنال خروجی ECG به سمت آشکار ساز QRS هدایت می شود ( در این حالت در سیگنال ECG، کمپلکس QRS مشخس است) و سیگنال ارسالی از آن به منظور انتقال پالس دفیبریلاتور به کار
می رود . در حالت دفیبریلاسیون دهلیزی، بطن ها با ۳۰ میلی ثانیه تأخیر به حالت دپلاریزه و یکنواختی می رسند و بدین ترتیب ضربان عادی بطن ها مغشوش نخواهد شد . بنابراین تأخیر ۳۰ میلی ثانیه به کاربر، این امکان را می دهد که در زمان معینی دهلیز را به حالت دفیبریلاسیون ببرد ، بدون اینکه خطر فیبریلاسیون رخ دهد . به عبارت دیگر ، کاردیو ورژن وارد کردن میزان معینی انرژی الکتریکی (معمولا به مقدار کم) به قلب در زمان مناسب است ، به طوری که تخلیه یا شوک الکتریکی از موج T (مرحله عیب پذیری قلب) فاصله داشته و هم زمان با موج P باشد . در این حالت مقدار ولتاژ معمولا بین ۲۰۰-۲۵ ولت است و دکمه سنکرون کردن (هماهنگ) حتما زده می شود . اگر انرژی الکتریکی غیر سنکرونیزه به بیمار مبتلا به تاکیکاردی فوق بطنی و بطنی داده شود ، احتمالا بروز VF( فیبریلاسیون بطنی ) وجود دارد.
کالیبراسیون دستگاه الکتروشوک
از آنجا که این دستگاه در مواقع بسیار حساس در تماس نزدیک با بیمار است ، از لحاظ صحت عملکرد دارای اهیمت ویژه ای است . به طوریکه کاربر باید از خروجی این دستگاه که شامل میزان انرژی (ژول) و زمان اعمال پالس و تاخر و تقدم آن در مد کاردیو ورژن است ، اطمینان حاصل کند.
یکی از مهم ترین دلایل عدم تخلیه دستگاه بر روی بیمار، پوشیده شدن سطح پدال ها با چربی سطح پوست بیمار است که با تمیز کردن آنها با پارچه ای آغشته به الکل قابل رفع است .
تجهیزات آزمون در این دستگاه
• آنالیزور دیفیبریلاتور
• آنالیزور ایمنی الکتریکی
• دما – رطوبت سنج دیجیتال
• سیمولاتور بیمارECG/RESP/IBP
بررسی هایی که باید صورت گیرد شامل :
بدنه و شاسی ، دو شاخه ، سیم برق ، فیوز ، کانکتورها و اتصال ، برچسب ها و دفترچه راهنما ، کلیدها و کنترل ها ، آلارم ، نشانگر ها و نمایشگرها ، باتری و شارژ، وضعیت پدال ها ، دقت انرژی تحویلی (پدل خارجی و داخلی) ، زمان شارژ بلافاصله پس از دشارژ ، زمان شارژ درونی ، حساسیت دامنه ، توان مصرفی دستگاه ، کیفیت اتصال زمین ، جریان های نشتی و ….. است .